صنعا - سبأ - جمیل القشم:
شدت گرفتن اظهارات رهبران رژیم صهیونیستی علیه یمن، از سردرگمی بیسابقهای در سطوح تصمیمگیری این رژیم پرده برمیدارد؛ سردرگمیای که پس از تشدید سریع عملیاتهای نظامی یمن، که به عمق رژیم نفوذ کرده و تعادل راهبردی آن را بر هم زده، آشکار شده است. این عملیاتها بازتابی است از موضعی راسخ و قاطع در حمایت از غزه که صنعا آن را با ضربات مستقیم و تأثیرگذار به اجرا درآورد و محاسبات دشمن را مختل کرده و توازن آن را بر هم زد.
افزایش حملات لفظی و تهدیدهای آشکار از سوی رژیم، نشاندهنده فشار شدیدی است که این رژیم بهدلیل ضربات دریایی و هوایی یمن متحمل شده است؛ ضرباتی که رژیم دیگر قادر به مقابله با آنها نیست و تنها واکنشاش فریادهای رسانهای و مواضع متناقض میان تهدید و استمداد است.
گفتمان صهیونیستی درباره یمن دیگر منسجم و یکپارچه نیست، بلکه دچار آشفتگی و تشتت شده است. این آشفتگی در تفاوت مواضع رهبران و سیاستمداران رژیم کاملاً مشهود است؛ مواضعی که میان تهدید مستقیم و اذعان ضمنی به ناتوانی و شکست بازدارندگی در نوسان است.
این وضعیت هیستریک را نمیتوان جدا از خیانت و عقبنشینی شریک آمریکایی دانست، زیرا اکنون آشکار شده که واشنگتن چند قدم به عقب بازگشته و رژیم صهیونیستی را تنها در برابر جبههای رو به رشد و قدرتمند در یمن رها کرده است؛ جبههای که نه تحت تأثیر اتحادها قرار میگیرد و نه از قدرتهای نظامی هراسی دارد.
ضربات یمنی، رژیم صهیونیستی را با معادلهای نوین روبهرو ساخته است: هیچ امنیتی وجود نخواهد داشت مادام که تجاوز به غزه ادامه دارد، و هر تلاش برای ریختن خون فلسطینیان با پاسخی بیرحم مواجه خواهد شد. صنعا مرزهای جغرافیایی را در هم شکسته و شرط دشمن بر فاصله و مسافت را بیاثر کرده است و ثابت کرده که تصمیم یمن در میدان نبرد حاضر و مؤثر است.
از زمان ورود یمن به معادله بازدارندگی منطقهای، معادلات راهبردی در منطقه دگرگون شده است. رژیم صهیونیستی دیگر با دشمنان سنتیِ درون محاسبات معمول خود روبهرو نیست، بلکه با تهدیدی نوظهور و غافلگیرکننده از سوی صنعا مواجه است؛ تهدیدی که هم اراده دارد و هم توان اجرای ضربات دقیق و مؤثر، و حضوری واقعی میسازد که توازن قوا را بازآرایی کرده و انحصار ابتکار عمل را از چنگ دشمن خارج میکند.
رهبری صنعا و نیروهای مسلح یمن موفق شدهاند معادله بازدارندگی دریایی و هوایی را تحمیل کنند و نشان دهند که یمن دارای اراده، حاکمیت و توانایی بسیج یک جبهه منطقهای در حمایت از فلسطین است؛ موضوعی که دشمن را آشفته ساخته و بسیاری از طرحهایش برای ایمنسازی خطوط تدارکات را ناکام گذاشته است.
واکنشهای دشمن نشاندهنده نگرانی عمیق نسبت به توسعه توانمندیهای یمنی است؛ بهویژه در زمینه دقت موشکها و پهپادهایی که توانایی رسیدن به اهداف حساس و حیاتی را دارند. به همین دلیل، محافل داخلی رژیم یمن را در صدر فهرست تهدیدهای موجودیتی قرار دادهاند.
رسانههای عبری تصاویر وحشت از موشکهای یمنی را منتشر میکنند، و تحلیلگران در رژیم با صراحت از «جبهه جنوبی جدید» سخن میگویند؛ جبههای که در محاسبات اولیه حضور نداشت، اما اکنون مؤثرترین عامل در شکستن هیبت رژیم به شمار میآید.
در مقابل، صنعا با اطمینان و ثبات ظاهر میشود. اظهارات رسمی بر ادامه عملیاتها تا زمان توقف تجاوز به غزه تأکید دارد و حمایت از ملت فلسطین برگشتناپذیر دانسته میشود؛ موضوعی که به بازدارندگی یمنی بُعدی عقیدتی و انسانی میبخشد و آن را اثرگذارتر میسازد.
آنچه رژیم صهیونیستی را وحشتزده کرده، تنها ضربات مستقیم نیست، بلکه گسترش دایره نبرد است؛ اکنون یمن بخشی از جبههای منطقهای و متحد است که رژیم را از چند جهت محاصره کرده و آن را بهگونهای وادار کرده که شکست را نه احتمالی دور، بلکه خطری قریبالوقوع احساس کند.
در چنین چشماندازی، اظهارات رژیم علیه یمن چیزی جز بازتابی از فقدان کنترل و تلاشی برای پنهانسازی شکستهای پیدرپی سیاسی و نظامی نیست. در حالیکه واقعیت نشان میدهد یمن اکنون به یک عنصر تعیینکننده در معادلات درگیری تبدیل شده که با صدای خود، موشکهایش و موضع استوارش حضور خود را تحمیل میکند.
بیشتر(گزارش ها) |