صنعا - سبا: جمیل القشم
در یک لحظه حساس در تاریخ، برخی از ملت‌ها در حالی که جایگاهشان رو به افول است، در حال پیشرفت هستند و پرچم‌های عزت در سرزمینی که سختی‌ها را تجربه کرده و وفاداری خود را ثابت کرده است، در حال برافراشته شدن است. در خط مقدم این صحنه، یمن به عنوان صدایی اصیل ایستاده است که جایگاه خود را از ریشه‌های تعلق خود گرفته و حضور خود را از موضع افتخار در مسائل مهم کشور شکل داده است.
حضور یمنی‌ها ریشه در ریشه‌های عمیق تاریخ عرب و اسلام دارد و مبتنی بر آگاهی عمیق از جایگاه یمن در معادله عزت و حاکمیت است. از سرزمینی که به پایداری در برابر مهاجمان عادت کرده بود، صدای یمن برخاسته است، صدایی که از وجدان ملت سرچشمه می‌گیرد، با روح قدس و غزه می‌تپد و به هر دست وفاداری متصل است که تجاوز را دفع می‌کند و با پایداری و ایمان با پروژه توسعه‌طلبانه صهیونیستی-آمریکایی مقابله می‌کند.
از همان لحظه اول تجاوز صهیونیست‌ها به غزه، یمن با گام‌های مطمئن و با تجسم موضعی جامع که در عمل پیشرفت می‌کرد و به روشنی بیان می‌شد، حرکت کرد. ویژگی‌های آن در عملیات دریایی، تصمیمات رهبری و صدای رعدآسای مردم آشکار بود و نقشه‌ای از حمایت واقعی از مقاومت و موضعی قاطع در خط مقدم ملت زنده ترسیم شد.
موضع یمن در قبال غزه به قاطع‌ترین شکل ممکن بیان شد و موشک‌ها به سمت دریا شلیک شدند، پهپادها برای انجام حملات هدفمند در عمق خاک این کشور پیشروی کردند و آبراه‌ها به فضاهایی برای اقدامات مؤثر تبدیل شدند که چشم‌انداز را تغییر داد و مرحله جدیدی از واکنش یمنی‌ها را رقم زد که ریشه در اراده برای حاکمیت و کرامت ملت دارد.
عملیات‌های دریای سرخ، دریای عرب و باب‌المندب پیام‌های دقیق و گسترده‌ای را در بر داشتند و آبراه‌های متصل به دشمن به عرصه‌های مستقیم انتقام تبدیل شدند و کشتی‌های حامی پروژه اشغال به اهدافی تبدیل شدند که توسط توازن بازدارندگی حاکمیتی اداره می‌شدند. با هر عملیات دریایی، فلسطین به احیای عدالت و رهایی از جهانی که وظیفه خود را نادیده گرفته و میدان را به شرافتمندان واگذار کرده بود، نزدیک‌تر می‌شد.
این پیشرفت مبتنی بر یک آگاهی عمیق و ریشه‌دار از مقاومت، رهبری برخاسته از حس مسئولیت عمیق نسبت به مسائل ملت، نیروهای مسلحی که از یک دکترین محکم، تسلیحات پیشرفته و تصمیماتی که از حقیقت سرچشمه می‌گیرند و با اطمینان به سمت وظیفه ملت و مسیر تاریخی خود حرکت می‌کنند، است.
یمن نقش فعالی در جبهه ملت ایفا کرده و نفوذ خود را از طریق تلاشی هماهنگ که بینش سیاسی، توانایی نظامی و شتاب بسیج مردمی را با هم ترکیب می‌کند، گسترش داده است وحمایت از غزه با عملیات هدفمندی انجام شده است که مستقیماً بر منافع دشمن تأثیر می‌گذارد و حضور مقاومت را به عنوان نیرویی که ریتم خود را بر میدان عمل و تحول تحمیل می‌کند، تثبیت می‌کند.
در همین حال، یمن حمایت کامل خود را از جمهوری اسلامی ایران که با حمایت آمریکا و اروپا در معرض تجاوز صهیونیستی قرار دارد، اعلام کرد. این حمایت مبتنی بر این باور است که ایران صدای صادقی در معادله آزادسازی و ستون محکم محور مقاومت است و صنعا در لحظه‌ای حساس موضع خود را پیش برد و دفاع از تهران را بخشی از نبرد ملتی دانست که دشمنان و دوستانش را می‌شناسد.
تجاوز صهیونیستی علیه ایران ماهیتی استراتژیک داشت و واکنش یمنی‌ها سیاسی، عاطفی و مذهبی بود، در چارچوب منطقی یکپارچه که وحدت نبرد و امتداد اوضاع را در نظر می‌گیرد. هر حمله‌ای به تهران توسط یمن به عنوان بخشی از یک نقشه هدف‌گیری بزرگتر که شامل غزه، بیروت، صنعا و بغداد می‌شود، در نظر گرفته می‌شود.
موضع یمن در قبال ایران ناشی از خوانش دقیق ماهیت حمایتی است که تهران از فلسطین و لبنان ارائه داده است، و همچنین ناشی از درک عمیق ماهیت پروژه صهیونیستی-آمریکایی است که در حال تنظیم مجدد ابزارهای خود بر اساس دستور کار هژمونی و مصادره تصمیم‌گیری‌های مستقل در منطقه است.
مواضع رسمی یمنی‌ها، درک عمیقی از ماهیت رویارویی را در خود جای داده بود که به وضوح در همبستگی مردم، بیانیه‌های رهبری و بسیج اجتماعی منعکس می‌شد و تلاش‌ها بر اساس وفاداری آگاهانه به جبهه حق، متحد شده و با اقدامات میدانی در جهات مختلف که مستلزم آمادگی بیشتر و آمادگی بیشتر برای رویارویی بود، مرتبط بودند.
تحلیلگران معتقدند که موضع یمن نشان‌دهنده یک تغییر استراتژیک است که آن را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای تأثیرگذار، در تغییر شکل موازنه بازدارندگی در منطقه و ایجاد مرحله جدیدی از اقدام واقعی اعراب مبتنی بر ابتکار عمل و موضع قاطع در صحنه، مطرح می‌کند.
ناظران معتقدند که حمایت گسترده مردمی از موضع یمنی‌ها در مورد مسائل کشور، نشان دهنده آگاهی جمعی است که طی سال‌ها رویارویی و بسیج شکل گرفته و یمن را به عنوان محیطی پرورش‌دهنده برای مقاومت و اهرمی واقعی در برابر پروژه‌های خصمانه تثبیت می‌کند. همه اینها بخشی از چشم‌انداز جامعی است که هماهنگی بین موضع رهبری و اراده مردم را برجسته می‌کند.
در این گستره مردمی و رسمی، جایگاه یمن به عنوان یک جزء محوری در نقشه مقاومت، نه تنها از موضع حمایت، بلکه از موضع ابتکار و نفوذ نیز تثبیت شده است و الگوی واکنش و موضع‌گیری آن به مرجعی برای سایر ملت‌های آزاده و منبع الهام برای همه کسانی تبدیل شده است که در زمان انقیاد و خیانت، به دنبال حاکمیت و کرامت هستند.
یمن با اعتماد به نفس و استواری، همچون صدایی آزاد که ملت را بسیج می‌کند و اصول آن را احیا می‌کند، ظاهر می‌شود. این کشور با افتخار به راه خود ادامه می‌دهد، مسائل ملت را بر دوش می‌کشد و با خون، موضعی جاودانه را در یادگارها ثبت می‌کند، با عنوان: «ما اینجا هستیم... با غزه و تهران، و در هر عرصه‌ای که کرامت فریاد می‌زند و تصمیمات آزاد گرفته می‌شود.»
