در حالی که گرسنگی غزه را در می‌نوردد... رژیم‌های خلیجی میلیاردها دلار به ترامپ می‌بخشند و به فلسطین پشت می‌کنند


https://www.saba.ye/en/news3490197.htm

Yemen News Agency SABA
در حالی که گرسنگی غزه را در می‌نوردد... رژیم‌های خلیجی میلیاردها دلار به ترامپ می‌بخشند و به فلسطین پشت می‌کنند
[29/ mayo/2025]


صنعا – سبأ:

در حالی که محاصره‌ی خفه‌کننده بر نوار غزه شدت می‌یابد و مردم آن با گرسنگی، بیماری و کشتارهای مستمر دست و پنجه نرم می‌کنند، جنایتکار دونالد ترامپ وارد پایتخت عربستان سعودی، ریاض شد؛ در حالی‌ که با غرور از ورودش سخن می‌گفت و پیروزی‌های خیالی خود را به نمایش می‌گذاشت، با استقبال رسمی چشم‌گیر ولیعهد محمد بن سلمان روبرو گردید، گویی فراموش کرده که خود ترامپ پیش‌تر آل‌سعود را «گاو شیرده» خوانده بود.

در همین هنگام و پیش از رسیدن ترامپ به ریاض، قطر خرید یک هواپیمای مجلل به ارزش 400 میلیون دلار به عنوان هدیه شخصی به او را اعلام کرد؛ صحنه‌ای که بیانگر جدایی کامل اخلاقی و وابستگی کورکورانه به نیروهای استکباری جهانی است. مبلغی که می‌توانست هزاران خانواده فلسطینی محاصره‌شده در غزه را نجات دهد، یا زخم‌دیدگان را درمان کند و یا بخشی از خرابی‌های ناشی از حملات رژیم صهیونیستی را بازسازی کند؛ اما سرمایه‌های سعودی، قطری و اماراتی، مسیر تسلیم و خرید وفاداری را برگزیده‌اند.

در ادامه این سقوط سیاسی، این رژیم‌ها تنها به بخشیدن پول به ترامپ و امثال او بسنده نکردند، بلکه رسانه‌های مزدبگیرشان نیز به تحریف آگاهی عمومی و بزک چهره‌ی عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی پرداختند؛ در حالی‌ که از جنایات روزمره علیه زنان و کودکان در سایه‌ی محاصره و بمباران چشم‌پوشی می‌کنند، که این خود آنان را شریک اصلی در توطئه می‌سازد، نه تنها تماشاگران خاموش.

پیکر کودکی در کیسه‌ای پلاستیکی حمل می‌شود، مادری فرزندانش را از زیر آوار صدا می‌زند، و بیمارستانی بی‌سوخت و دارو؛ این‌چنین است صحنه‌ی امروز غزه، در سایه‌ی سکوت جهانی، کوتاهی نهادهای بین‌المللی و خیانت اعراب، در حالی که پایتخت‌های خلیج، ثروت خود را نثار قاتل ملت‌ها و ویران‌گر سرزمین‌ها می‌کنند.

همزمان با معامله‌های باج‌خواهانه ترامپ با ولیعهد سعودی، جنایتکار بنیامین نتانیاهو نیز تهدیدهای جدیدی برای یورش به غزه مطرح کرده و از رایزنی با کشورهای خارجی جهت کوچاندن ساکنان غزه سخن گفته است؛ نشانه‌ای آشکار از قصد اشغالگر برای اجرای نقشه‌ی کوچ اجباری، با استفاده از محاصره و گرسنگی به عنوان ابزار فشار برای رسیدن به اهداف سیاسی و امنیتی.

در سایه‌ی تبانی آشکار و هماهنگی نقش‌ها بین رژیم صهیونیستی و برخی رژیم‌های خلیجی حامی‌اش، عملیات «طوفان الاقصی» در هفتم اکتبر 2023 به عنوان پاسخی ملی و فلسطینی به تکبر رژیم اشغالگر صورت گرفت. اما رژیم‌های عربی مزدور، با جانبداری آشکار از دشمن، مقاومت را به شورش متهم کردند، در حالی که این عملیات از انگیزه‌ای ملی برخاسته بود که به هیچ جناح یا گروه خاصی محدود نمی‌شود.

رویدادها نشان داده‌اند که دشمنی با مقاومت، موضع‌گیری در کنار رژیم صهیونیستی است، حتی اگر در لباس عربی ظاهر شود. مقاومت امروز با اراده، محبوبیت و دامنه‌ی خود دیگر نیازی به مجوز رژیم‌ها ندارد، بلکه صدای ملت‌هایی است که در برابر سلطه و قیمومت ایستاده‌اند.

در نقطه‌ی مقابل این انحطاط اخلاقی و سیاسی، جمهوری یمن – دولت و ملت – از نخستین لحظات، در صف نخست حمایت از مقاومت قرار داشته است؛ از طریق پشتیبانی سیاسی، رسانه‌ای و نظامی، از جمله اعمال محاصره‌ی کامل دریایی بر کشتی‌های اسرائیلی در دریای سرخ و عرب و خلیج عدن که به فلج شدن بندر صهیونیستی «ام‌الرشراش» و وارد آمدن خسارات سنگین بر دشمن منجر شد، تا آنجا که اعلام ورشکستگی نمود.

نقش یمن تنها به اینجا محدود نشد، بلکه نیروهای مسلح یمن حملات موشکی و هوایی ویژه‌ای به اهداف نظامی اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی انجام دادند، که دشمن را ناگزیر به پذیرش آتش‌بس تحت نظارت محور مقاومت کرد؛ توافقی که یمن اجرای کامل آن بدون فریب و وقت‌کشی را شرط نمود.

با نقض بندهای توافق و بازگشت دشمن به تشدید تجاوزات، نیروهای مسلح یمن وارد مرحله دوم بازدارندگی شدند که شامل اعلام ممنوعیت پرواز در فرودگاه «بن‌گوریون» بود؛ اقدامی که شوک بزرگی به اقتصاد و امنیت رژیم اشغالگر وارد کرد.

پیامدهای سریع این ممنوعیت هوایی، شرکت‌های هواپیمایی، گردشگری و سرمایه‌گذاری را متأثر کرد و فضای داخلی اسرائیل را دچار آشفتگی نمود، و به جهانیان نشان داد که مقاومت دیگر در چارچوب مرزهای فلسطین محصور نیست، بلکه عمق راهبردی آن از یمن تا هر نقطه‌ی آزاد از مقاومت در امت اسلامی امتداد دارد.

بازدید ترامپ از منطقه – به گفته‌ی تحلیل‌گران سیاسی – در چارچوب گدایی پول خلیج‌نشینان برای جبران شکست آمریکا در به زانو درآوردن یمن، و کاهش نفوذش در دریای سرخ، و ناتوانی در حمایت از متحدانش صورت می‌گیرد. این سفر، برخلاف تبلیغات رسانه‌های غربی و عربی، یک مأموریت دیپلماتیک نیست، بلکه کارزار علنی باج‌گیری است که واشنگتن بر رژیم‌هایی اعمال می‌کند که حاکمیت خود را از دست داده‌اند.

تحلیل‌گران تأکید می‌کنند که این سفر با هدف حل‌وفصل مسائل موجود یا یافتن راه‌حلی برای مسأله‌ی فلسطین صورت نگرفته، بلکه در راستای تلاش ترامپ برای گرفتن میلیاردها دلار از سعودی، قطر و امارات جهت ترمیم چهره‌ی متزلزل آمریکا در عرصه‌ی سیاسی، اقتصادی و نظامی، و حفظ باقیمانده‌ی نفوذش در منطقه انجام شده است.

ترامپ برای حل منازعات به خلیج نیامده، بلکه برای دامن زدن به آتش تنش‌ها، تضمین تداوم بازار اسلحه و در اختیار داشتن میلیاردهای خلیجی در هر زمان، آن هم در نبود هرگونه پروژه‌ی ملی از سوی این رژیم‌ها جز ماندن در سایه‌ی حمایت کاخ سفید آمده است.

در برابر این فروپاشی اخلاقی و سیاسی، موضع یمن به عنوان صدایی آزاد، شجاع و نمونه‌ای صادق در حمایت از مسأله‌ی فلسطین می‌درخشد و تأکید می‌کند که دوران تسلیم و وابستگی به پایان رسیده، و این ملت‌های آزاد هستند که کلام برتر را خواهند داشت، نه رژیم‌های مزدور.

آنچه امروز در جریان است، نبردی برای عزت، هویت و تصمیم‌گیری است؛ نبردی که در آن مواضع آشکار می‌شود و معادلات جدید شکل می‌گیرد، و یمن در قلب این رویارویی، از جایگاه ایمان و پشتوانه‌ی مردمی اصیل، با ثبات گام برمی‌دارد، فلسطین را مسئله‌ی محوری امت می‌داند و با انتخاب‌های آگاهانه‌اش موضعی استوار را نمایان می‌سازد که از محاسبات موقت فراتر می‌رود؛ در حالی که عربستان، قطر و امارات ثروت‌های خود را در خدمت دشمنان امت قرار داده و آن‌ها را به صندوق‌های تأمین مالی تجاوز بدل کرده‌اند، بی‌آنکه بدانند ملت‌ها آگاه‌اند، رصد می‌کنند و می‌نویسند، و که مرحله‌ی آینده بر اساس مواضع واقعی در کنار مسائل امت – در صدر آن، فلسطین – شکل خواهد گرفت.